اصل مساوات در سیره نبویمساوات در لغت به معنی یکسانی و برابری بوده و یکی از اصول بسیار مهم اسلام میباشد. ۱ - مفهوم مساواتمساوات در لغت به معنی یکسانی و برابری بوده [۱]
الیاس، انطون، فرهنگ نوین عربی- فارسی، ترجمه سید مصطفی طباطبایی، ص۳۲۷، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۰ش، چاپ هشتم.
و یکی از اصول بسیار مهم اسلام میباشد که به وسیله پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جامه عمل پوشید. براساس آموزههای قرآنی، تمام انسانها از یک ریشه و فرزندان یک پدر و مادرند و فرقی بین آنها نیست.۲ - خاستگاه مساواتپیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز بر اساس آموزههای قرآنی و اسلامی اصل مساوات را در تمام امورات حکومت مدینه برقرار ساخت و سعی نمود، تا با همگان به طور یکسان رفتار شود و هیچ گونه فرقی بین آنان نباشد، آن حضرت تمام افراد جامعه اسلامی را مانند، دندانههای شانه با هم برابر و مساوی میدانست و معتقد بود که انسانها هیچ مزیت و برتری بر یکدیگر جز تقوا ندارند. «الناس سواء کاسنان المشط؛ [۳]
ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، ج۱، ص۸۲۳، تهران، انجمن اثار ملی، ۱۳۵۳ش.
[۴]
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تحقیق عبدالکریم ربانی شیرازی، ج۲۲، ص۳۴۸، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳، چاپ اول.
مردم چون دندانههای شانه مساویند.»دین مبین اسلام تمام انسانها را برابر میداند و کلیه تفاخرها و امتیازات نژادی و اختلافات طبقاتی و برتری جوییهای اجتماعی را نفی کرده و به صراحت اعلام کرده است: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم». ۳ - ماجرای اذان بلالاین نگرش اسلام به انسانها و رفتار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) براساس آن، سبب جذب بسیاری به اسلام بود. در جریان فتح مکه، زمانی که بلال از جانب آن حضرت مامور گفتن اذان بر بالای کعبه شد، بسیاری از مشرکان به سبب رنگ پوست و برده بودن وی، بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایراد گرفتند. چنان که عتاب بن اسید بن ابیعیص گفت: خدا را سپاس که پدر من فوت کرده و نیست تا این روز را ببیند و حارث بن هشام نیز ادامه داد که : محمد جز این کلاغ سیاه مؤذن دیگری نیافت و سهیل بن عمرو گفت: چون خدا چیزی را اراده کند، تغییرش دهد، ابوسفیان نیز افزود: من چیزی نمیگویم؛ چون میترسم که پروردگار آسمان او را باخبر سازد. پس جبرئیل بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شد و آن حضرت را از آنچه گذشته بود، آگاه ساخت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنان را احضار کرده و از آنچه بر زبان رانده بودند، پرسش نمود و آنان نیز بدان اعتراف نمودند، پس از این عیب جویی آنان بر مؤذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، آیه فوق نازل شد و همه انسانها را برابر اعلام نمود و از تفاخر و تکاثر و کوچک شمردن فقرا منع کرد و اساس و ملاک برتری انسانها بر یکدیگر را فقط میزان تقوا و پرهیزکاری دانست. [۶]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، تخقیق وتعلیق علی شیری،ج۴، ص۲۶۴، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۰ه. ق، چاپ اول.
پس بر این اساس همه انسانها از یک اصل و ریشهاند و همین وحدت و یگانگی انسانها، اساس و ملاک مساوات و برابری آنهاست.۴ - اعلام مساوات همگانیمشرکان قریش که نسلها، ثروت، حسب و نسب را مایه برتری و تفاخر میدانستند و بر اساس همین تفکر جاهلی و بدون آگاهی از دستورات اصیل اسلامی لب به طعن و عیب جویی از مؤذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گشوده و سبب نزول آیه فوق الذکر شده بودند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را واداشت تا در این رابطه خطبهای ایراد نماید و مساوات اسلامی را به اطلاع همگان برساند. بنابراین در حضور مردم اعلام نمودند: «یا ایها الناس الا ان ربکم واحد و ان اباکم واحد الا لافضل لعربی علی عجمیو لا لعجمیعلی عربی و لا اسود علی احمر و لا لاحمر علی اسود الاّ بالتقوی، الا هل بلغت؟ قالوا: نعم، قال: لیبلغ الشاهد الغائب» مردم آگاه باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است. بنابراین بدانید که نه عربی را بر عجم، و نه عجمی را بر عرب، و نه سیاهی را بر سفید و نه سفیدی را بر سیاه برتری است؛ مگر به تقوا، آیا (این حقیقت) را ابلاغ کردم؟ گفتند: آری، فرمود: حاضران به غایبان ابلاغ کنند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطاب به آنان فرمود: «ایها الناس ان الله قد اذهب عنکم نخوه الجاهلیه و تفاخرها بآبائها الا انکم من آدم وآدم من طین، الا ان خیر عبدالله عبد اتقاء.» ای مردم خداوند تکبر و نخوت روزگار جاهلیت و تفاخر به پدران و نیاکان را از میان شما برانداخته است، شما همه فرزندان آدمید و آدم از خاک آفریده شده است، بهترین بنده خدا، بندهای است که تقوا داشته باشد. ۵ - ابطال برتری نژادیپیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اعلام همگانی اصل مساوات، دیدگاه طبقاتی و نژادی و بالتبع مناسبات برخاسته از آن را که معیار عمل اهل مکه بود، باطل اعلام کرد و همه آنان را همانند هم دانسته و در یک صف و برابر قرار داد و فرمود: «استووا ولا تختلفوا فتختلف قلوبکم» [۱۲]
نعمان مغربی، قاضی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۹، مصر، قاهره، دارالمعارف، چ دوم.
«با هم در یک صف و به مساوات باشید و با هم مختلف نباشید». اگر یک رنگی و برابری و یکتایی را رعایت نکنید، دلهایتان پراکنده میشود و دستها از یاری یکدیگر باز میماند. تلاش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر این بود که مردم را با این حقیقت آشنا سازد و آن دیدگاه طبقاتی و برتری جوییهای نژاد و نسبی را که مدت طولانی با خلق و خوی اعراب عجین شده بود، ازمیان بردارد. براساس همین آموزهها و هدف عالی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، آن حضرت کسانی را که خود را از طبقه برتر، میدانستند و به نژاد و قوم و قبیله و پدران و اجداد خود تفاخر میکردند و آن را مایه برتری و تمایز از دیگران میدانستند، به شدت نکوهش کرده و خطاب به آنان میفرمود: «کلکم بنو آدم و آدم خلق من تراب، لینتهین قوم یفتخرون بآبائهم او لیکونن اَهوَن من العجلان» همهتان فرزندان آدمید و آدم از خاک آفریده شده است. گروهی که به پدران خویش مباهات میکنند، باید بدان پایان بخشند که در غیر این صورت نزد خدا از سوسک سرگین غلتان نیز خوارتر و بیارزشتر به شمار آیند. آن حضرت خطاب به قریش که خود را از دیگر اعراب برتر دانستنه و به حسب و نسب بالای خود مغرور بودند و آن را برای خود شان و منزلتی بالاتر از دیگران میدانستند، میفرمود: «یا معشر قریش یاتی الناس بالاعمال یوم القیامه وتاتون بالدنیا تحملونها علی رقابکم. یا محمد یا محمد، فاقول: هکذا اعرض عنکم فبین انهم ان مالوا الی الدینا لم ینفعهم نسب قریش». ۶ - مساوات در سیره پیامبرپیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علاوه بر خطبهها و بیاناتی که راجع به مساوات و برابری داشت در منطق عملی و رفتار خود نیز این مساوات و برابری را رعایت میکرد تا الگویی برای تمام مسلمانان باشد؛ این رفتار و پایبندی به رعایت مساوات به حدی بود که حتی در نگاه کردن به اصحاب و یارانش نیز آن را پاس میداشت. مجالس وی چنان بود که هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمیشد و در حلقهای میان اصحابش چنان مینشست، تا هیچ برتری میان وی و یارانش وجود نداشته باشد، چنانکه از ابوذر نقل شده: «کان رسول الله یجلس بین ظهرانی اصحابه یجییء الغریب فلایدری، ایهم هو حتی یسال» [۱۷]
عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، بیروت، لبنان دارالمعرفه لطباعه والنشر، چاپ دوم، ج۱، ص۱۰۷.
رسول خدا در حلقهای میان اصحابش مینشست (به گونهای که) فرد بیگانهای وارد مجلس میشد و نمیدانست، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کدام یک است، تا میپرسید. گرچه آن حضرت در مقام پیامبر خدا، در بالاترین درجه و مقام بود؛ اما مانند همگان میزیست، بر زمین مینشست و بر روی زمین غذا میخورد، با بردگان هم غذا میشد، چون دیگران مایحتاج خانهاش را از بازار تهیه میکرد و به خانه میبرد و به هر کس میرسید، بدون توجه به کوچکی یا بزرگی و یا توانگری و فقر او سلام میکرد و با توانگر و فقیر مصافحه میکرد. [۱۹]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادرعطا، ج۱، ص۳۶۰-۳۷۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، ، چ اول.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در موقعیتها و مناسبتهای گوناگون دوره رسالت خود تلاش کرد تا به انحاء گوناگون مردم را با مساوات و برابری آشنا سازد و در واقع با عملکرد خود سعی میکرد تا این اصل مهم را در جامعه اسلامی آن روز نهادینه نماید و کلیه فضیلتها و برتریهای بیاساس را نابود سازد و همگان را ملزم به رعایت مساوات و برابری در تمامیامور اجتماعی نماید. ۷ - پانویس۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله « اصل مساوات در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۸. ردههای این صفحه : اخلاق اسلامی | تبعیض نژادی | سیره اخلاقی پیامبر | فضائل اخلاقی | مساوات | مقالات پژوهه
|